مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کدام من

چند شب پیش خواب دیدم که جایی هستم که چند تا تابلو جلوی من بود که روی هر کدام یک معما مطرح شده بود. در خواب معما ها را خواندم و نتوانستم پاسخش را بیابم. کمی بعد دیدم پاسخ هر معما را که هر کدام یک شی بود جلوی هر تابلو گذاشته شده بود. وقتی از خواب بیدار شدم واقعا تعجب کردم که چطور ذهن من معمایی برای من مطرح می کند که نمی توانم حلش کنم و اندکی بعد همان ذهن من معما را برای من حل می کند ! واقعا درون من چند من هست ؟!
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

روز داوری

هرکس حتی نظر گذرایی به قرآن بیندازد متوجه این نکته می شود که در این کتاب آسمانی شاید مهمترین مفهوم قیامت است. قیامتی که برپا می شود تا میان مردم داوری انجام شود و مردم به بهشت و دوزخ فرستاده شوند.ماندن در بهشت ابدی است و جهنم هم برای بسیاری کسان منزلی ابدی است. در برخی از آیات قرآن حتی تاکید شده که قیامت بسیار نزدیک است! در روایات آمده است که پیامبر می فرمود فاصله من با قیامت به اندازه دو انگشت بیشتر نیست مولوی حتی می گوید پیامبر خودش قیامت بود از این جهت که مرده را زنده می کرد.
برای درک بهتر این تفاوت مهم باید نظری به به اعتقادات مشابه در یهودیت و مسیحیت داشت.در آیین یهود مفهوم قیامت به معنی روز زنده شدن مردگان و داوری نهایی وجود ندارد بلکه یهودیان داوری را در یک روز هر سال برای تمام مردگان آن سال می دانند. از دید یهودیان جهنم ابدی وجود ندارد بلکه گناه کاران پس از داوری دوازده ماه عذاب شده و سپس برای همیشه نابود می شوند (اعتقادی که در قرآن صریحا مورد نکوهش قرار گرفته) . اما نیکوکاران به قرب الهی می رسند. اما اشاره صریح و مشخصی به مفهوم بهشت در تورات نشده است.
در آیین مسیحیت روز داوری نهایی وجود دارد و همچنین مفهوم بهشت و چهنم . اما بهشت مسیحی با بهشت اسلام تفاوت نسبتا زیادی دارد. بهشت مسیحی کاملا روحانی است و از نعمتهای مادی در آن خبری نیست و در واقع محل فرمانروایی خداست. در مقابل قران بدون اشاره به مادی بودن یا نبودن بهشت آنرا جایی توصیف می کند که نعمتهایی شبیه این دنیا مانند باغ و میوه و جوی و همسر زیبا و ..در آن است اما تاکید دارد که اینها ابدی است که نشان دهنده وجه غیر مادی آنهاست.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

رستم و تراژدی دروغ

رستم بی تردید قهرمان اصلی شاهنامه است و شاید مهترین استوره هویت ایرانی. اما رستم پهلوان و بی همتا یک ایرانی است! یک ایرانی که در مهمترین رخداد زندگی اش که نبرد با فرزندش سهراب است نمی تواند از سلاح دروغ استفاده نکند و دو بار دروغ می گوید. یکبار برای اینکه ترسی در دل سهراب از ایرانیان ایجاد کند و این حقیقت را پنهان کند که ایرانیان بهترین جنگاورشان را برای نبرد با وی فرستاده اند. رستم در پاسخ سهراب که می پرسد که گمان می کنم رستم تو باشی پاسخ می دهد که من یک سرباز کم رتبه بیشتر نیستم :
من ایدون گمانم که تو رستمی
گر از تخمهٔ نامور نیرمی
چنین داد پاسخ که رستم نیم
هم از تخمهٔ سام نیرم نیم
که او پهلوانست و من کهترم
نه با تخت و گاهم نه با افسرم

اما در بار دوم زمانی است که سهراب او را بر زمین می زند و می خواهد با خنجر کارش را تمام کند به دروغ می گوید که رسم ایرانیان این است که وقتی پهلوان نوپایی پهلوان قدیمی را بر زمین می زند در بار نخست وی را نمی کشد !
دگرگونه‌تر باشد آیین ما
جزین باشد آرایش دین ما
کسی کاو بکشتی نبرد آورد
سر مهتری زیر گرد آورد
نخستین که پشتش نهد بر زمین
نبرد سرش گرچه باشد به کین
گرش بار دیگر به زیر آورد
ز افگندنش نام شیر آورد

اما نتیجه این دروغها یک تراژدی است که نخستین قربانی اش خود رستم است !

  • nasser mmn