مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی

۱۲ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
این تکه از آیات قران را به احتمال زیاد شنیده اید و هم خوانده اید :
یدالله فوق ایدیهم
اغلب افرادی که این آیه را استفاده می کنند چنین برداشت می کنند که مفهوم این آیه این است که دست خدا بالای همه دستهاست به ویژه بالای دست دشمنانش است.
اما اگر آیه ای که این جمله در آن است را بخوانید خواهید دید که ماجرا چیز دیگری است. جمله کامل این است :
ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله ید الله فوق ایدیهم (سوره فتح آیه ۱۰)
مخاطب آیه مسلمانانی هستند که با پیامبر بیعت می کنند (نه کفار و مشرکین ) و خداوند دست پیامبر را دست خودش دانسته و فرموده کسانی که با تو بیعت می کنند دست خدا بالای دستشان است یعنی دست پیامبر که بالای دست بیعت کنندگان بوده همان دست خداست. همانطور که می بینید معنی آیه با چیزی که خیلی ها انتظار دارند کاملا متفاوت است و این نشان می دهد مسلمانان چقدر به کتاب آسمانی خودشان آشنا هستند!
برای توضیح تکمیلی به این لینک مراجعه کنید .
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
در بهارستان جامی چنین آمده
حکیمی با پسر خود گفت باید که بامداد از خانه بیرون نیایی تا نخست لب به طعام نگشایی زیرا که سیری تخم حلم و بردباریست و گرسنگی مایه خشک مغزی و سبکساری.
خوی خود را ز روزه تیز مکن
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
ر سایت نیوزویک مطلب جالبی بود در مورد اینکه هنوز در قرقیزستان چهل درصد ازدواجها به روش دزدیدن عروس انجام می شود. در این گونه موارد داماد با کمک چند نفر از دوستانش سر راه عروس کمین می کند و وی را سوار ماشین کرده و به زور به خانه می برد. در خانه زنان بزرگ خانواده داماد جمع شده و آماده اند .با رسیدن عروس آنها سعی می کنند رضایت عروس را برای ازدواج جلب کنند. در هشتاد و چهار درصد موارد عروس در نهایت پس از چند ساعت تلاش بزرگان خانواده داماد راضی به ازدواج می شود و در باقی موارد عروس به خانه بر می گردد. راضی شدن عروس به ازدواج بیشتر به این دلیل است که در صورت تمرد وی امکان ازدواج وی کاهش می یابد چرا که ممکن است دیگر کسی حاضر به دزدیدن وی نشود!
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
مورفین نخستین بار برای درمان معتادان به الکل مورد استفاده قرار گرفت اما به سرعت مشخص شد که مورفین از الکل اعتیادآور تر و مضرتر است. پس از مدتی هرویین اختراع شد. هرویین نیز نخست به عنوان درمان معتادان به مورفین توسط پزشکان استفاده شد اما پس از مدتی مشخص شد که هرویین از مورفین مضر تر و اعتیاد آور تر است !
شبیه این اتفاق تا حدی برای اکستازی هم افتاد به طوری که برخی از روانپزشکان از اون برای معالجه برخی از بیماران روانی استفاده می کردند اما به سرعت متوجه شدند که این مصرف این ماده پیامدهای بسیار خطرناکی داره.
اما چرا پزشکان همچین اشتباهات مهلکی را مرتکب می شوند. یکی از دلایل اینکار عدم درک کافی از متد تحقیق علمی است. شما حتما بارها در اخبار خوانده یا شنیده اید که در یک تحقیق مشخص شد مثلا بین خوردن پیاز با آنفولانزای مرغی یا سرطان رابطه وجود داره. اما چطور به این نتیجه رسیدند؟ این چیزی است که خیلی ها بهش توجه نمی کنند. روش معمولا این است که دو گروه نمونه را انتخاب می کنند مثلا دو گروه صد نفری به مدت سه ماه به یک گروه هر روز پیاز می دن و به گروه دیگه نمی دن. بعد بین دو گروه ابتلای به آنفولانزای مرغی را می شمارند و بعد نتیجه می گیرند که این دو به هم ارتباط دارند. از این بد تر اینکه گاهی اینطور نتیجه می گیرند که خوردن پیاز عامل عدم ابتلا به آنفولانزای مرغی است.
چیزی که به آن کمتر توجه می شه اینه که توام بودن دو پدیده حتما ناشی از رابطه علت و معلولی نیست. مثلا در مثال بالا شاید علت عدم ابتلا به آنفولانزا این باشه که افرادی که پیاز ها را می خورند کمتر با دیگران دیده بوسی می کنند برای همین هم کمتر مبتلا به آنفولانزا می شوند.
تجربه ای که من از برخورد با پزشکان داشته ام اینه که با اینکه اطلاعات علمی زیادی دارند اما در خارج از محدوده اطلاعاتی که در دانشگاه فراگرفته اند از خشک مغز ترین مردم جامعه و از بی اطلاع ترین اونها نسبت به ماهیت علم تجربی هستند.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
هیات های نمایندگی سیاسی اروپاییان در دوره صفوی زیاد به ایران می آمدند. تقریبا همیشه در این هیاتها یک کشیش هم بود. این هیاتها در مهمانی های بزرگ دربار شرکت می کردند و گاهی بحثهای مذهبی بین آنها و ایرانیان هم مایه سرگرمی می شد. در یکی از این سفرنامه های اروپاییان می خواندم که نویسنده شرح با مزه حاضر جوابی اش را در مقابل یک درباری نوشته بود.
نویسنده نقل کرده بود که یکبار در حضور شاه و در یک مهمانی درباری یکی از حضار که خودش را خیلی با سواد می دانست برای خود شیرینی خواست حال مسیحی ها را بگیرد برای همین هم رو کرد به آنها و گفت شما چرا عیسی را پسر خدا می دانید مگر خدای متعال می تواند پسر داشته باشد و حضار هم با نیشخند به هیات اروپایی نگاه کردند و منتظر پاسخ بودند . سفیر اروپایی برخاست و از شاه اجازه صحبت گرفت و رو کرد به آن شخص و پرسید آیا شما اعتقاد دارید که خدا قادر متعال است ؟ ایرانی پاسخ داد بله. اروپایی پرسید اعتقاد دارید که قدرت خدا از حد تصور و وهم و عقل هم بالاتر است و چیزی آنرا محدود نمی کند؟ ایرانی پاسخ داد بله. اروپایی گفت قبول داری که خدا می تواند کارهایی بکند که به عقل شما نرسد. ایرانی که کم کم فهمیده بود چه گیری افتاده به سختی پاسخ داد بله! اروپایی گفت خوب این کار خدا یعنی پسر داشتنش از همان کارهایی است که به عقل شما نمی رسد و درکش نمی کنید. حضار و شاه هم حسابی به فرد خود شیرین ایرانی خندیدند.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
خیلی ها بر این باورند که ماشینهای برقی تقریبا بدون آلودگی هستند دلیلشان هم این است که در این ماشینهای احتراق و دود و اگزوزی درکار نیست. اما این گمانی ساده اندیشانه و نادرست است.
برقی که این ماشینها مصرف می کنند (همان برقی که باطری های این ماشینها را شارژ می کند) در اغلب کشورها در نیروگاه های حرارتی تولید می شود. به عنوان مثال در ایالات متحده نزدیک به هفتاد درصد برق از طریق نیروگاه های گازی و زغال سنگی و نفتی است . این درصد در ایران کمی بیش از نود است ! در ایران حدود هفت درصد برق از نیروگاه های آبی بدست می آید . بنا بر این برای تولید برق سوختی سوزانده می شود و آلودگی هم تولید می شود (به ویژه دی اکسید کربن) .
بر اساس محاسبات در ایالات متحده که هفتاد درصد برقش از منابع فسیلی است یک خودروی برقی به ازای هر کیلومتر ۱۳۵ تا ۲۰۰ گرم دی اکسید کربن تولید می کند (البته در محل تولید برق) و یک ماشین بنزینی ۱۶۷ تا ۲۲۴ گرم دی اکسید کربن (البته از اگزوز ماشین).می بینید که تفاوت چندان قابل ملاحظه نیست.
بنا بر این اگر در کشوری منبع اصلی تولید برق سوختهای فسیلی باشد ماشینهای برقی تقریبا معادل ماشینهای بنزینی آلودگی تولید می کنند (البته اندکی کمتر) . این تازه رقمهای مربوط به امریکا بود که نزدیک سی درصد برقش غیر فسیلی است(اتمی و آبی و .. )
منبع برخی از این محاسبات این لینک است.
http://www.paulchefurka.ca/Electric%20Cars%20and%20CO2.html
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
طرف رفته درختای جنگل را قطع کرده زغال درست کرده روی بسته هم نوشته که زغالها را از درختهای جنگل درست کرده بعد زیرش با کمال پر رویی نوشته دوست دار محیط زیست!
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

برای کیبورد دو استاندارد وجود دارد یکی استاندارد ISO است و دیگری استاندارد ANSI (تصاویرشان در زیر هست) من نمی دانم این کیبورد بالا را کدام روانپریشی ساخته که مطابق هیچ استانداری نیست!از این تغییراتی که این بابا در کیبورد داده واقعا قصدش چه بوده؟ جالب اینجاست که ابعاد کیبورد هم با ابعاد کیبورد استاندارد هیچ تفاوتی ندارد که آدم فکر کند طراح به خاطر صرفه جویی در جا اینکار را مرتکب شده.
من وقتی خیلی بچه بودم فکر می کردم دیوانه ها اغلب در دیوانه خانه هستند و یا در کوچه ها به کارتن خوابی مشغولند اما این مثال به من ثابت کرد یک دیوانه می تواند تا حد مدیریت کارخانه تولید کیبرد هم پیشرفت کند.

  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

اخلاق حد اقلی

مردم ایران غالبا به قدری بد اخلاق شده اند که اخلاق حد وسطی برای آنها ایده آلی نرسیدنی است. غالب مردم در کارهایشان کمتر از حد اقل را رعایت می کنند.برای بسیاری از مردم آزاری های ایرانی ها حتی توجیه غریزی ها نمی شود یافت ! حیوانات اگر هم آزاری به هم می رسانند به خاطر اطفای گرسنگی یا شهوت یا خشم است اما ما گاهی کارهایی می کنیم که نه لذتی برای ما دارد نه منفعتی.
هر روز ما موتور سواراهای متخلف زیادی را می بینیم. بسیاری از این موتور سوارها با سرعت و دیوانه وار مسیرشان را طی می کنند و وقتی هم بر اثر تخلف خودشان دچار درد سر می شوند راننده بی گناهی که سد راهشان شده یا پلیس را سیر فحش و ناسزا می کنند یا حتی با چاقو و قمه به او حمله می کنند. واقعا چه جانوری چنین می کند؟ چه لزومی یا دلیلی یا علتی دارد که موتور سوار علاوه بر پیچیدن جلوی ماشین به راننده ماشین هم فحش بدهد؟
یا دزدهایی را تصور کنید که هر روزه در فقیر نشین محلات تهران مال افرادی را می ربایند. اگر این آقای دزد کمی هزینه کند با موتور خودش یا با استفاده از اتوبوس به یک محله پولدار نشین برود آیا لذتی را از دست می دهد؟ آیا کمتر می تواند دزدی کند؟ پس چرا حاضر نیست حد اقلی از اخلاق حتی شرورانه را رعایت کند؟
ما ایرانی ها به جایی رسیده ایم که توصیه های اخلاقی عادی برای ما کارساز نیست بلکه باید دنبال اخلاق حد اقلی خاص خودمان باشیم تا شاید صد سال یا دویست سال دیگر نسلهایی بیایند که آن اخلاق عادی به کارشان بیاید و بتوانند به آن عمل کنند.
اصل بنیانی اخلاق حد اقلی از دید من چنین است :
اصل : اگر کاری (هر چند خلاف و گناه) نه لذت چندانی دارد نه منافع مادی چندانی دارد از آن پرهیز کنیم.
معادلش این است که به فرموده حضرت علی دست کم یک پرده بین خودت و خدا باقی بگذار.
شاید هم تا حدی معادل این سخن امام حسین که اگر دین ندارید آزاده باشید.
برخی مصداقهای این نوع اخلاق از نظر من :
آقای دزد اگر می توانی از پولدارهای دزدی کنی از فقرا دزدی نکن. اگر از این را هم نمی توانی دست کم چیزی بدزد که زندگی و آبروی بیچاره ای را برای ابد به باد ندهد. وسیله امرار معاش کسی را ندزد.
آقای دزد اگر قربانی دزدی تو مقاومت نمی کند با قمه تیکه پاره اش نکن. اگر شهوت خشونت داری دست کم پیرمردها و زنها و بچه ها را مستثنی کن !
آقای فاسد شهوتران اگر خلاف می کنی دست کم از همسرت پنهان کن ! اگر نمی توانی پنهانش کنی دست کم ادای شرمنده ها را در بیاور اگر این را هم نمی توانی دست کم همسرت را کتک نزن اگر این هم ازت بر نمی آید دست کم طلاقش را بده برود رد کارش !
آقای فاسد رشوه گیر هر هفته یک روز را بدون رشوه و مفاسد دیگر برای خدا کار کن و در باقی روزها هر غلطی خواستی بکن . اگر نمی توانی دست کم از فقرا کمتر رشوه بگیر ! اگر نمی توانی چنین کنی دست کم منت سرشان نگذار اگر این را هم نمی توانی دست کم ادای مسلمانها را در نیاور تا آبروی دین را نبری.
آقای فاسد شهوتران دست کم برو دنبال کسانی که مثل خودت فاسدند. دختر جوان مردم را از راه به در نبر.چیزی که زیاد است آدم فاسد. بگرد یکی مثل خودت را پیدا کن به خدا کار سختی نیست.
ای معتاد به مواد روانگردان ای دایم الخمر. اگر نمی توانی جلوی مستی ات را بگیری یا اگر نمی توانی شیشه و کراک مصرف نکنی دست کم در این حالت از خانه خارج نشو ! اگر باز هم نمی توانی دست کم پشت فرمان ماشین ننشین.
ای مردم آزار که مردم را مسخره می کنی. مسخره کردن چه لذتی دارد. برای لذت بردن می توانی خلافهای بی دردسر تری بکنی که مستلزم مردم آزاری نیست کافی است کمی آن فکر شیطانی ات را به کار بیندازی.
باور کنید عمل به این توصیه چیزی از لذتهای شیطانی خلاف کارها کم نمی کند و تاثیر چندانی هم بر منافع حرامشان ندارد اما باعث می شود بسیاری از جرایم کاسته شود و زندگی اندکی آسانتر شود. واقعا کسی که نتواند این حداقل را رعایت کند شایسته ذره ای رحمت الهی نیست حتی شایسته خطاب شدن به نام انسان هم نیست.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
یکی از اقوام ما تعریف می کرد زمان جنگ مدتی در یک منطقه جنگی سرباز بوده البته با تعداد زیادی از همشهری هاش. توی اون منطقه برای مدت طولانی آرامش برقرار بوده . این فامیل ما به فرمانده شون پیشنهاد می کنه که بیاین از آرامش استفاده کنیم یک کانال مخفی بزنیم به سمت خاکریز عراقی ها و غافلگیرشون کنیم. فرمانده هم قبول می کنه و هر شب یه عده با بیل و کلنگ یواشکی می رفتند و با سختی چند متری کانال می کندند. بعد از چند هفته ای که تا حدی به عراقی ها نزدیک شده بودند و حدود سه چهارم راه را کانال زده بودند یک روز کله سحر با صدای تیر اندازی عراقی ها از خواب بیدار می شن و می بینند عراقی ها هم یک کانال دیگه زدند و خودشون را رسوندند به خاکریز ایرانی ها . خلاصه بعد از کلی تلفات و دردسر عراقی ها را فراری می دهند. این فامیل ما می گفت من هنوز برام سواله که عراقی ها چطور یک شبه چنین کانالی زدند و ما هم نفهمیدیم !
جواب این سوال را من سالها بعد از یکی از مربی های دوره آموزشیم گرفتم. مربی ما در کلاس تخریب به ما گفت یکی از کاربردهای فیتیله های انفجاری سی چهار اینه که ببندنش به یک چیز موشک مانند و بعد بفرستندش تا یک مسافت طولانی و بعد منفجرش کنند. اینطوری یک کانال به عمق حدودی نیم متر و قطر یک متر به سرعت برق در زمین حفر می شه. روشی که احتمالا عراقی ها ازش استفاده کرده بودند.
  • nasser mmn