مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چند روز پیش موقع نهار یکی از رفقا به شوخی  گفت با این وضعیت مردم کی عذاب نازل می شه؟  این دوست ما البته قصد شوخی داشت اما اگر به یاد بیاورید هر از چند گاهی که زلزله ای شهری را زیر و رو می کند سخن از عذاب الهی به میان می آید و برخی افراد مذهبی نیز به ویژه مردم تهران را بیم می دهند که دست از گناه بردارند که عذاب بر آنها نازل خواهد شد. اما حقیقت این است که عذابی که برخی از آن بیم می دهند و برخی آنرا شوخی می پندارند بر مردم نازل شده است اما نه به شکل زلزله و سیل بلکه عذابی کشنده تر . برای آنکه متوجه منظورم شوید این تکه زیبا از مثنوی را اینجا می آورم. ماجرای مردی که در زمان شعیب با خود می گفت خدا به من خیلی لطف کرده است که با این همه گناه مرا مجازات نمی کند و پاسخ مولوی از زبان شعیب به او :


آن یکی می‌گفت در عهد شعیب

که خدا از من بسی دیدست عیب


چند دید از من گناه و جرمها

وز کرم یزدان نمی‌گیرد مرا


حق تعالی گفت در گوش شعیب

در جواب او فصیح از راه غیب


که بگفتی چند کردم من گناه

وز کرم نگرفت در جرمم اله


عکس می‌گویی و مقلوب ای سفیه

ای رها کرده ره و بگرفته تیه


چند چندت گیرم و تو بی‌خبر

در سلاسل مانده‌ای پا تا بسر


زنگ تو بر توت ای دیگ سیاه

کرد سیمای درونت را تباه


بر دلت زنگار بر زنگارها

جمع شد تا کور شد ز اسرارها


گر زند آن دود بر دیگ نوی

آن اثر بنماید ار باشد جوی


زانک هر چیزی بضد پیدا شود

بر سپیدی آن سیه رسوا شود


چون سیه شد دیگ پس تاثیر دود

بعد ازین بر وی که بیند زود زود


مرد آهنگر که او زنگی بود

دود را با روش هم‌رنگی بود


مرد رومی کو کند آهنگری

رویش ابلق گردد از دودآوری


پس بداند زود تاثیر گناه

تا بنالد زود گوید ای اله


چون کند اصرار و بد پیشه کند

خاک اندر چشم اندیشه کند


توبه نندیشد دگر شیرین شود

بر دلش آن جرم تا بی‌دین شود


آن پشیمانی و یا رب رفت ازو

شست بر آیینه زنگ پنج تو


آهنش را زنگها خوردن گرفت

گوهرش را زنگ کم کردن گرفت


چون نویسی کاغد اسپید بر

آن نبشته خوانده آید در نظر


چون نویسی بر سر بنوشته خط

فهم ناید خواندنش گردد غلط


کان سیاهی بر سیاهی اوفتاد

هر دو خط شد کور و معنیی نداد


ور سیم باره نویسی بر سرش

پس سیه کردی چو جان پر شرش


پس چه چاره جز پناه چاره‌گر

ناامیدی مس و اکسیرش نظر


ناامیدیها بپیش او نهید

تا ز درد بی‌دوا بیرون جهید


چون شعیب این نکته‌ها با وی بگفت

زان دم جان در دل او گل شکفت


جان او بشنید وحی آسمان

گفت اگر بگرفت ما را کو نشان


گفت یا رب دفع من می‌گوید او

آن گرفتن را نشان می‌جوید او


گفت ستارم نگویم رازهاش

جز یکی رمز از برای ابتلاش


یک نشان آنک می‌گیرم ورا

آنک طاعت دارد و صوم و دعا


وز نماز و از زکات و غیر آن

لیک یک ذره ندارد ذوق جان


می‌کند طاعات و افعال سنی

لیک یک ذره ندارد چاشنی


طاعتش نغزست و معنی نغز نی

جوزها بسیار و در وی مغز نی


ذوق باید تا دهد طاعات بر

مغز باید تا دهد دانه شجر


دانهٔ بی‌مغز کی گردد نهال

صورت بی‌جان نباشد جز خیال




  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

در سال ۲۰۰۸ میلادی مقاله ای در مورد رمز نگاری و پول دیجیتال منتشر شد. نام نویسنده مقاله Satoshi Nakamoto بود. در این مقاله توضیح داده شده بود که چطور می شود با استفاده از الگوریتمهای پیچیده رمز نگاری یک واحد پولی مجازی را ایجاد کرد و تبادل مالی بر اساس آنرا به صورت امن مدیریت کرد. بر اساس این مقاله نرم افزاری هم تهیه شد که کار نقل و انتقال بیت کوین را انجام می داد. bitcoin هیچ پشتوانه ای از طلا یا پول واقعی یا اعتبار بانکی یا دولتی ندارد نویسنده مقاله هم ناشناخته است اصلا شاید کسی به این اسم وجود خارجی هم نداشته باشد اما در کمال شگفتی این پول دیجیتال کم کم ارزش پیدا کرد و هم اکنون نه تنها شرکتهایی در سراسر جهان این پول را می پذیرند و حاضرند با پول یا کالا مبادله کنند بلکه در ایران هم سایتهایی هستند که این پول راز آلود را مبادله می کنند.

الان در حدود دوازده میلیون بیت کوین در گردش وجود دارد و هر بیت کوین قیمتی در حدود 480 دلار داراست. کافیست در گوگل یک جستجوی ساده بکنید تا نرخ مبادله را به شما نشان دهد.ارزش پیدا کردن این پول عجیب و بی پشتوانه و حتی بدون سرور مرکزی که اصلا معلوم نیست مخترعش کیست و هیچ دولتی هم پشتش نیست شبیه خلقت چیزی از عدم است. از نظر من که بسیار هولناک و عجیب است. چطور می شود که مردم برای چنین چیزی ارزش قایل می شوند و حاضر می شوند در مقابلش به شما جنس یا خدمات یا پول واقعی بدهند ؟!

این هم یک مطلب در مورد همین پول

یک مقاله در مورد علت ارزش یافتن چنین پولی




  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

این آقایی که در تصویر می بینید پادشاه بلژیک است به نام لئوپولد دوم (     17 December 1865 – 17 December 1909)  . این شاه هم عصر ناصر الدین شاه و مظفر الدین شاه قاجار بوده و تا سال ۱۹۰۹ زندگی کرده.
واقعیتی که شاید در مورد این فرد ندانید این است که این شاه رکورد دار قتل در قرن نوزدهم است و تنها در قرن بعدی است که استالین و مائو تسه تونگ و هیتلر روی این مرد پلید را سفید کردند. این یارو عامل قتل دست کم (دست کم!) ده میلیون از مردم کنگو در افریقاست !
 باز صد رحمت به ناصر الدین شاه ملنگ عیاش !نکته جالب دیگر این است که رکورد داران قتل عام در تاریخ بشر (استالین و مائو و هیتلر و این یارو ) هیچکدام به خاطر دین این جنایات را مرتکب نشده اند با این وجود یک عده ای مدام تکرار می کنند که دین عامل خشونت است. بله از دین هم برای خشونت می شود استفاده کرد اما ظاهرا از چیزهای دیگری به مراتب بیشتر می شود خشونت آفرید تا دین.

  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

علاوه بر شواهد تاریخی و جملات بزرگان در یک تحقیق علمی نشان داده شده است که هرچه دانایی افراد در مورد چیزی کمتر باشد ارزیابی آنها از دانایی خودشان در همان مورد بالاتر است.

http://en.wikipedia.org/wiki/Dunning%E2%80%93Kruger_effect


  • nasser mmn