مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کلمه طیبه


سوره ابراهیم آیه ۲۴ تا ۲۶أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء
تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ
وَمَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَار
آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه‏اش استوار و شاخه‏اش در آسمان است میوه‏اش را هر دم به اذن پروردگارش مى‏دهد و خدا مثلها را براى مردم مى‏زند شاید که آنان پند گیرند . و مثل سخنى ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد.
کلمه طیبه نشانه ای دارد و آن این است که در طول زمان نتایج شیرینی به بار می آورد و مانند درختی است که ریشه استواری دارد و رشد و نمو می کند و میوه می آورد. میوه های خوراکی و شیرین. پس اگر می بینید کسی ایده ای مطرح کرده که نا استوار است و هرکس هر طور دلش بخواهد از آن برداشت می کند یا اینکه اصلا کسی سراغش نمی رود و اگر هم برود این ایده قابل رشد و توسعه نیست این ایده مصداق کلمه طیبه نیست. اگر ایده ای توسعه هم بیابد اما میوه های شیرینی نداشته باشد باز هم کلمه طیبه نیست.
این مصداقی است استوار برای سنجش کلمه طیبه از کلمه خبیثه. اگر اسلام کلمه طیبه است چون رشد و نمو کرد و هنر و معماری و ادبیات فلسفه از آن پدیدار شد. اگر ایده فاشیزم رشدی نکرد و عاقلان پی اش را نگرفتند و وقتی هم که این ایده حاکم بود میوه های شیرینی نداشت پس فاشیزم کلمه خبیثه است.
اینکه یک ایده مصداق طیبه است یا خبیثه است را باید نخست در استواری منطقی اش جست و دوم در رشد و نمو آن و سوم در نتایجش .برای دیدن نتایج هم گذشت زمان لازم است . بر این اساس حتی اگر ایده ای از نظر منطقی استوار به نظر برسد اما قابل توسعه نباشد یا اینکه قابل توسعه باشد اما نتایج نیکی نداشته باشد چون درختی ناپاک است که بر روی زمین ارامش ندارد و نه می تواند سایه ای برای شما فراهم کند نه میوه ای.
نمونه یک کلمه طیبه قانون طلایی اخلاق یا همان انصاف است که می گوید هرچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند. سخنی که هنوز در موردش کتاب نوشته می شود.اگر امروز من در سایه امنیت می توانم این نوشته را بنویسم و شما آنرا بخوانید یکی از میوه های وجود این کلمه طیبه است.
نکته ی دیگری که در این آیات است این است که پیش از این آیات خدا درختان باغهای بهشت را وصف می کند به این صورت :
و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند به بهشتهایى درآورده مى‏شوند که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است که به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مى‏برند و درودشان در آنجا سلام است
با کنار هم گذاشتن این آیات این پندار به ذهن می آید که شاید درختان سایه دار و میوه دار بهشت تجسم همین کلمات طیبه باشند. ما در این دنیا هم در آسایش و آرامش ناشی از این کلمات طیبه زندگی می کنیم. درختانی که انسانهای پیش از ما آنها را کاشته اند و ما از سایه و میوه اش بهره می بریم. ما در این دنیا در سایه انصاف و عدالت و قانون و بهداشت و تقوا است که می توانیم بیاساییم.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
در کارتون مخترع منزوی معلم مدرسه اخراجی به پسر مخترع می گه مردم از نتایج کارهای علمی خوششون میاد اما چیزی را که نمی پسندند پرسشهاییه که علم برای اونها تولید می کنه.
بر عکس من فکر می کنم دست کم در ایران یکی از مشکلات مردم با علم تجربی اینه که چیزهایی را که مردم رازآلود و مبهم می دانستند علم برایشان آشکار می کنه . مردم با راز زدایی علم بیشتر مشکل دارند تا با پرسشهاش مگر اینکه با این پرسشها بر روی برگه امتحان برخورد کنند.
حتما شما هم دور و بر خودتان افرادی را می شناسید که وقتی صحبت از قوانین دقیق اقتصاد می شه دوست ندارند قبول کنند و دوست دارن فکر کنند چون روزی آدم دست خداست این قوانین چرت هستند. من نمی خوام قضاوت کنم که کی درست می گه اما می دونم که مردم دوست دارند با دنیایی راز آمیز زندگی کنند تا دنیایی که قوانین دقیق و محکمی بر همه رفتارش حکم فرماست و دانش تجربی دقیقا بر خلاف این جریان حرکت می کند.
توضیح ضروری: من وقتی می گم مردم شامل خود من هم می شود. من از این آدمهایی نیستم که خودم را کنار بکشم و بگم بقیه اینطوری هستند.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
از رابعه پرسیدند ‫چرا اجازه نمیدهی مردم به دیدنت بیابند؟ گفت: بیایند که‬ ‫چه؟ بیایند و بروند از من کارهایی که نکرده ام حکایت کنند! می گویند: من‬ ‫زیر جانمازم پول پیدا میکنم، و دیگ من بدون آتش پخته می شود، در حالی که‬ ‫اگر چنین چیزها ببینم دچار وحشت می شوم. پرسیدند که آیا در منزل خود‬‫خوراک و نوشابه ای (از غیب) یافته ای؟ گفت: اگر هم چنین چیزی ببینم دست‬ ‫نمی زنم!‬
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
یه بنده خدایی در فامیل ماست که حدود بیست سال پیش نسبتا پولدار بود. اون موقع که حدود بیست و پنج سالش بود برای خودش مغازه بزرگی داشت و ماشین داشت و یک خونه بزرگ. آدم بدی نبود اما گاهی دیگران را به خاطر بی پول بودن دست می انداخت. یادمه یه بار به ما گفت می دونید من چند ساله سوار اتوبوس نشدم ؟ شاید حدود ده سال باشه. منظورش این بود که من خیلی وضعم خوبه و شما ها بی پولید.
همین بنده خدا اوضاع اقتصادی اش به خاطر اشتباهات خودش تقریبا ورشکست شد و یه مدت هم شد پیک موتوری. یادمه آخرین باری که چند سال پیش دیدمش داشت تعریف می کرد که چرا موقع برگشتن به خونه از فلان مسیر میره و می گفت چون در اون مسیر راننده اتوبوسها را می شناسه و مجانی سوارش می کنند.
اینکه می گن گردش روزگار شاید یک معنیش اینه که اگر الان اون بالایی شاید یه روز بیای این پایین حواست باشه روزگار مثل چرخ فلکه !
  • nasser mmn