مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

راز خوشبختی

دیروز با چند نفر از قوم و خویشها توی ماشین داشتیم از مسافرت بر می گشتیم. فامیل ما یک دختر نوجوان داشت که امسال تازه رفته اول دبیرستان. صحبت از انتخاب رشته برای ایشون بود و اینکه پیش از انتخاب رشته باید دید اون رشته در آینده فرد چه اثری می گذاره.
مثلا اگر کسی دوست نداره خون و جنازه ببینه نباید بره سراغ علوم تجربی که بعدش پزشک بشه. یا اینکه کسی که می ره دنبال رشته بهداشت محیط کارش سرکشی به جاهاییه که احتمالا چندان هم تمیز و قابل تحمل نیستند. هرکس مثالهایی می زد از رشته های مختلف و کارهای مختلف. من پیشنهاد کردم این دختر خانم بره دنبال طراحی مد و لباس که هم هنریه هم تمیز و هم پول خوبی میشه ازش در آورد. اما دست آخر بعد از صحبتهای زیاد به این نتیجه رسیدیم که خوشبختی یک دختر در ایران نه در گروی مدرک یا شغلش یا حتی قیافه و ظاهرش بلکه در گرو اینه که که شانس بیاره و یک شوهر خوب نصیبش بشه. در غیر این صورت درس و شغل و پول و ... هم نمیتوانند کمکش کنند که خوشبخت بشه. و اتفاقا در ایران هنرمند و خوش اخلاق و دلربا بودن یک دختر او را بیشتر در معرض این خطر قرار می ده که کسی بخواد فریبش بده و شوهر بدی گیرش بیاد.
دست آخر خود من به یک نتیجه کلی تر رسیدم که مورد قبول همه واقع نشد اون نتیجه این بود که مهمترین چیزی که می تواند خوشبختی کسی را تضمین کند بی شعوری و حماقت کامل است. کسی که کاملا بی شعور باشد قطعا به طور کامل احساس خوشبختی خواهد کرد! باور ندارید بروید ببینید چند تا از گوسفندها دچار افسردگی هستند؟
706px-Ewe_sheep_black_and_white.jpg
به چشمان این گوسفند نگاه کنید و خوشبختی و آرامش را ببینید
نه نگرانی دارند نه ترس بلند مدتی نه عاشق می شوند نه حسادت می کنند نه آرزویی دارند. تا یک دقیقه قبل از کشته شدن هم به هیچ چیزی جز علف فکر نمی کنند.
البته بدیهی است که این نظر اخیر من مورد تایید قرار نگرفت! حسابش را بکنید یک مشورت در مورد تعیین رشته تحصیلی منتهی شد به این پیشنهاد از طرف من که بهترین راه خوشبختی زندگی گوسفندوار است. خوشبختانه چون راننده من بودم مادر این دخترخانم جرات نکرد من را از ماشین به بیرون پرت کند
  • ۹۲/۰۷/۲۹
  • nasser mmn

نظرات (۴)

  • Arthur Schopenhauer
  • بنده در کتاب Die Welt als Wille und Vorstellung بیان نموده ام که سعادت بشر در حماقت است
    خدا شما و بقیه اسیران خاک را راحمت کناد البته به جز نیچه!
    ایا به نظر شما این تکاپو و تلاشی که برای یافتن حقیقت در ذهن های روشن صورت میگیرد چیزی جز پریشانی و ترس و وحشت و ناامیدی به دنبال دارد؟ یافتن حقیقت بسا امری است دشوار و سخت تر از ان کنار امدن با تناقضاتی که در کار این دنیاست. پس به حقیقت حماقت نعمتی است والا که به بشر اعطا گردیده است. آن را به سخره نگیریم. هر کدام از ما دارای درجاتی از این حماقت می باشیم. به ظن من، هیچ کدام توان و تحمل درک حقیقت را نداریم.
    در پاسخ جز نمی دانم نمی توانم گفت ! در این دنیا گروهی معتقدند که در پی حقیقت بودن و یافتنش آرامش بخش است و گروهی معتقد به این نیستند. اما به هر حال فکر انسان خود به خود کار می کند و اگر پرسشی برایش پیش بیاید گریبان انسان را رها نمی کند تا پاسخش را بگیرد یا گریبان ما را بدرد! برای برخی جستجوی حقیقت جبری است که رهایی از آن ندارند.