مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

تفاخر موهوم

گهگداری در برنامه های تلوزیونی و یا در آثار نویسندگان سطحی نگر دیده ام که اکتشافات عجیب و غریبی را به دانشمندان قدیمی مسلمان یا ایرانی نسبت می دهند. یکی از این موارد ایده خورشید مرکزی است . برخی از جمله علی اکبر ولایتی ادعا و افتخار می کنند که دانشمندان مسلمانی پیش از کوپرنیک به این ایده پی برده اند.مساله من این است که آیا اگر کسی بدون دلیل منطقی و یا حتی بر خلاف عقل و منطق مدعی وجود پدیده ای شد و بعدها فهمیدیم که آن پدیده وجود دارد باید شخص مدعی را کاشف آن پدیده بدانیم؟ از دید من نه.
کسانی که ایده زمین مرکزی را قبول داشتند می توانستند رویداد های نجومی از جمله خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی را با دقت پیش بینی کنند و هنوز ایده های نیوتون در مورد مکانیک را کسی نمی دانست و هیچکس نمی توانست توضیح دهد یا حتی تصور کند که اگر زمین می گردد پس چرا ما به فضا پرتاب نمی شویم و کسی نمی توانست بر اساس ایده خورشید مرکزی پیش بینی قابل قبولی از وضعیت سیارات انجام دهد اگر کسی مدعی شد زمین به دور خورشید می گردد در واقع حرف خلاف عقلی زده و هیچ عاقلی نباید حرفش را می پذیرفته و در واقع کسی که مدعی چنین حرفی می شده از تصورات و خیالاتش پیروی کرده بود. در علم روش درست از نتیجه مهم تر است.بنا براین کسانی که در آن دوره خورشید را مرکز می دانسته اند افتاقا افراد احمق و بی عقلی بوده اند و نمی توان به آنها افتخار کرد . (در اصل باید گفت افتخار به کارهایی که افرادی هزار سال پیش از این انجام داده اند و تنها در زبان یا دین یا محل زندگی با ما مشترک بوده اند واقعا احمقانه است)
امروز می دانیم که فرض گردش زمین به دور خورشید اصالتا فرقی با فرض ثبوت زمین ندارد. ثابت فرض کردن خورشید تنها محاسبات را ساده تر می کند پس حتی با علم امروزمان دست کم این را می دانیم که هردو گروهی که زمین را ثابت یا متحرک می دانستند در اشتباه بوده اند.
.