مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰
به جز دلایلی که بچه های میراث فرهنگی در سالهای گذشته برای ثبت جهانی نوروز به نام ایران ارایه دادند من دلایل دیگری هم دارم که این سنت واقعا ایرانیه حتی می شه گفت جامه ای است که فقط به قامت ما دوخته شده و به تن کس دیگری هم نمی خوره.
با اومدن نوروز درد و مرضهای فرهنگی ما به شدت تشدید می شن. دست کم چهارصد نفر از همین امروز در صف دریافت نوبت از جناب ملک الموت قرار می گیرن و قرار ملاقاتشون هم در یکی از جاده ها معین می شه. جنون خرید برای اطفا عقده های روانی و تجمل و خودنمایی همه گیر می شه.در این میان زنهای ستم دیده ای که معمولا از تفریح سالم برخوردار نیستند (و یا حتی از امکانات تفریحی و لذات زندگی خبر دار هم نیستند) به بازار ها حجوم می برند و سعی می کنند از فرصتی که پیش آمده برای لذت بردن و گشت و گذار در میان اجناس و مغازه های مختلف استفاده کنند.در وضعیت شلوغ و سرسام آور مراکز خرید اما نخستین قربانی قوانین رانندگی و دومین قربانی افسران بی پناه راهنمایی و رانندگی هستن که معمولا آماج بلاهای ناشی از بی فرهنگی رانندگان و بی نظمی و فقر نیروی انتظامی و کمبودهای طراحی محیطهای شهری اند.
خود رسم و رسومات نوروز هم واقعا رنگ و بوی ایرانی داره. ماراتن مهمانی های پشت سر هم به سرعت برای میهمان و میزبان به یک دردسر کلافه کننده تبدیل می شه.بسیار اتفاق میفته که کسی صبح میهمان کسی بوده و بعد از ظهر میزبان همان فرد بشه.این مشکل را بگذارید در کنار تعداد افراد زیادی که باید به دیدنشان بروید و حرفی برای گفتن با آنها  و یا گوشی برای شنیدن حرفهای مفت آنها  ندارید.در میان این همه میهمانی های پشت سر هم مایه تاسفه که آدم فرصت مصاحبت با اون چند نفری را هم که چیزی برای گفتن دارند و مصاحبتشون برای آدم شیرینه از دست می ده.
این دلایل در کنار رفتار میزبانان ایرانی و اصرار به مصرف چای و میوه و شیرینی و آجیل ؛ نوروز را به سرعت به رخدادی رنج آور تبدیل می کنه. بگذریم از این اخلاق ایرانی ها که در موارد بسیاری به ناهنجاری ها خو می گیرند و به عنوان تقدیر الهی خود قبولشان می کنند و حتی فکر نمی کنند که شاید بشه این ناهنجاری ها را اصلاح کرد.
نکته ناهنجار دیگه هم اینه که ایرانی ها که معمولا از شغلی که دارند راضی نیستند و از اون لذت نمی برند. بنا بر این بعد از سپری شدن تعطیلات با کسالت و افسردگی (و بالاجبار) به سر کارهاشون بر می گردند. اگر تعطیلات برای یک اروپایی فرصتی برای تجدید قواست برای یک ایرانی درست مثل مرخصی یک زندانیست. زندانی هم هر اندازه هم در مرخصی باشه از بازگشت به زندان خوشنود نمی شه.
همه ی این دلایل نشون دهنده ی اینه که نوروز واقعا مال خودمونه
خدایا به فریاد ما برس
  • ۸۹/۱۲/۰۹
  • nasser mmn

میهمانی ایرانی

نوروز