مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

اعتراف

بازجویی از من توی راهرو شروع شد.روش فارسی این بود که ضمن قدم زدن سریع توی راهرو با سوالهای پیاپی ادم رو گیج کنه.در ضمن بازجویی غیر از سوال تهدید هم می کرد. خلاصه بعد از هفت هشت بار رفت و برگشت توی راهرو اون اسکناس دزی رو که عکسش را دیدید گردن گرفتم اما زیر بار دیگر موارد مثل اعلامیه نرفتم. یکی از مواردی که فارسی فکر می کرد به ما ربط داره و فکر می کرد انگیزه سیاسی هم داشته باشه یه تبلیغ برای یک روزنامه دیواری بود که شروین روی چند تا کاغذ نوشته بود و البته هیچوقت تولید نشد.این کاغذها رو فارسی یا محسن از زیر میزها پیدا کرده بودند و چون اسم روزنامه دیواری رو شروین گذاشته بود " ایران ما" فارسی هم مشکوک شده بود و درضمن ما روی اسکناس هم نوشته بودیم جمهوری دمکراتیک البرز که برای اونها نا خوشایند بود، حتی یادم میاد فارسی از من پرسید چرا نوشتید جمهوری دمکراتیک من هم جواب دادم همینطوری ! اگر می نوشتیم جمهوری اسلامی که توهین محسوب می شد !
اولش فارسی و محسن از معنی اسم دزی هم سردر نمی آوردند. یادم میاد که محسن اسکناس رو داد به فرشاد ضمیری که بخونه روش چی نوشته. فرشاد هم جمله انگلیسی رو خوند:"وان تازند دیزایز" که کلمه دزی جلب توجه نکنه.اما دست آخر مجبور شدیم خودمون معنی دزی رو توضیح بدیم که سو تفاهم دیگه ای پیش نیاد !
اون روزها مسوولین مدرسه خیلی از کار سیاسی وحشت داشتند (و البته الان هم دارند) اما ماها اصلا کاری به سیاست نداشتیم و این کار رو واقعا محض خنده کرده بودیم.
همونطور که گفتم اون روزنامه هیچوقت تولید نشد اما فارسی و محسن فکر می کردند شروین یا ما قصد کار سیاسی داشتیم .از اونجاییکه تبلیغ روزنامه رو دیده بودند و خود روزنامه رو ندیده بودند، فکر می کردند حتما روزنامه به صورت مخفی تولید و پخش شده .به دلیل مشکوک شدن به سیاسی بودن قضیه سر و کله امور تربیتی مدرسه هم در دفتر پیدا شد که یه سری سوال هم اون از ما و فارسی کرد اما دست آخر فهمید که قضیه فقط یه شیطنت دانش آموزیه.
خلاصه در آخر کار من یکی از دزی ها رو گردن گرفتم و شروین هم اعلامیه رو و آرش ظلی پور هم اعلامیه دیگه رو.قرار شد تعهد بدیم دیگه از این کارها نکنیم و به پدرهامون بگیم بیان مدرسه و در ضمن چند نمره هم از انضباطمون کم بشه و قضیه ختم به خیر شد.
[caption id="attachment_62" align="aligncenter" width="450" caption="البرز - کنار زمین چمن - ایستاده از راست : فرشاد صاحب الزمانی،فرشاد ضمیری ، حمید، من،آرش،شروین،علی"]البرز - کنار زمین چمن[/caption]
  • ۸۸/۰۷/۱۸
  • nasser mmn

خاطرات

فرهنگ