مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰
هیات های نمایندگی سیاسی اروپاییان در دوره صفوی زیاد به ایران می آمدند. تقریبا همیشه در این هیاتها یک کشیش هم بود. این هیاتها در مهمانی های بزرگ دربار شرکت می کردند و گاهی بحثهای مذهبی بین آنها و ایرانیان هم مایه سرگرمی می شد. در یکی از این سفرنامه های اروپاییان می خواندم که نویسنده شرح با مزه حاضر جوابی اش را در مقابل یک درباری نوشته بود.
نویسنده نقل کرده بود که یکبار در حضور شاه و در یک مهمانی درباری یکی از حضار که خودش را خیلی با سواد می دانست برای خود شیرینی خواست حال مسیحی ها را بگیرد برای همین هم رو کرد به آنها و گفت شما چرا عیسی را پسر خدا می دانید مگر خدای متعال می تواند پسر داشته باشد و حضار هم با نیشخند به هیات اروپایی نگاه کردند و منتظر پاسخ بودند . سفیر اروپایی برخاست و از شاه اجازه صحبت گرفت و رو کرد به آن شخص و پرسید آیا شما اعتقاد دارید که خدا قادر متعال است ؟ ایرانی پاسخ داد بله. اروپایی پرسید اعتقاد دارید که قدرت خدا از حد تصور و وهم و عقل هم بالاتر است و چیزی آنرا محدود نمی کند؟ ایرانی پاسخ داد بله. اروپایی گفت قبول داری که خدا می تواند کارهایی بکند که به عقل شما نرسد. ایرانی که کم کم فهمیده بود چه گیری افتاده به سختی پاسخ داد بله! اروپایی گفت خوب این کار خدا یعنی پسر داشتنش از همان کارهایی است که به عقل شما نمی رسد و درکش نمی کنید. حضار و شاه هم حسابی به فرد خود شیرین ایرانی خندیدند.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
خیلی ها بر این باورند که ماشینهای برقی تقریبا بدون آلودگی هستند دلیلشان هم این است که در این ماشینهای احتراق و دود و اگزوزی درکار نیست. اما این گمانی ساده اندیشانه و نادرست است.
برقی که این ماشینها مصرف می کنند (همان برقی که باطری های این ماشینها را شارژ می کند) در اغلب کشورها در نیروگاه های حرارتی تولید می شود. به عنوان مثال در ایالات متحده نزدیک به هفتاد درصد برق از طریق نیروگاه های گازی و زغال سنگی و نفتی است . این درصد در ایران کمی بیش از نود است ! در ایران حدود هفت درصد برق از نیروگاه های آبی بدست می آید . بنا بر این برای تولید برق سوختی سوزانده می شود و آلودگی هم تولید می شود (به ویژه دی اکسید کربن) .
بر اساس محاسبات در ایالات متحده که هفتاد درصد برقش از منابع فسیلی است یک خودروی برقی به ازای هر کیلومتر ۱۳۵ تا ۲۰۰ گرم دی اکسید کربن تولید می کند (البته در محل تولید برق) و یک ماشین بنزینی ۱۶۷ تا ۲۲۴ گرم دی اکسید کربن (البته از اگزوز ماشین).می بینید که تفاوت چندان قابل ملاحظه نیست.
بنا بر این اگر در کشوری منبع اصلی تولید برق سوختهای فسیلی باشد ماشینهای برقی تقریبا معادل ماشینهای بنزینی آلودگی تولید می کنند (البته اندکی کمتر) . این تازه رقمهای مربوط به امریکا بود که نزدیک سی درصد برقش غیر فسیلی است(اتمی و آبی و .. )
منبع برخی از این محاسبات این لینک است.
http://www.paulchefurka.ca/Electric%20Cars%20and%20CO2.html
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
طرف رفته درختای جنگل را قطع کرده زغال درست کرده روی بسته هم نوشته که زغالها را از درختهای جنگل درست کرده بعد زیرش با کمال پر رویی نوشته دوست دار محیط زیست!
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

برای کیبورد دو استاندارد وجود دارد یکی استاندارد ISO است و دیگری استاندارد ANSI (تصاویرشان در زیر هست) من نمی دانم این کیبورد بالا را کدام روانپریشی ساخته که مطابق هیچ استانداری نیست!از این تغییراتی که این بابا در کیبورد داده واقعا قصدش چه بوده؟ جالب اینجاست که ابعاد کیبورد هم با ابعاد کیبورد استاندارد هیچ تفاوتی ندارد که آدم فکر کند طراح به خاطر صرفه جویی در جا اینکار را مرتکب شده.
من وقتی خیلی بچه بودم فکر می کردم دیوانه ها اغلب در دیوانه خانه هستند و یا در کوچه ها به کارتن خوابی مشغولند اما این مثال به من ثابت کرد یک دیوانه می تواند تا حد مدیریت کارخانه تولید کیبرد هم پیشرفت کند.

  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰

اخلاق حد اقلی

مردم ایران غالبا به قدری بد اخلاق شده اند که اخلاق حد وسطی برای آنها ایده آلی نرسیدنی است. غالب مردم در کارهایشان کمتر از حد اقل را رعایت می کنند.برای بسیاری از مردم آزاری های ایرانی ها حتی توجیه غریزی ها نمی شود یافت ! حیوانات اگر هم آزاری به هم می رسانند به خاطر اطفای گرسنگی یا شهوت یا خشم است اما ما گاهی کارهایی می کنیم که نه لذتی برای ما دارد نه منفعتی.
هر روز ما موتور سواراهای متخلف زیادی را می بینیم. بسیاری از این موتور سوارها با سرعت و دیوانه وار مسیرشان را طی می کنند و وقتی هم بر اثر تخلف خودشان دچار درد سر می شوند راننده بی گناهی که سد راهشان شده یا پلیس را سیر فحش و ناسزا می کنند یا حتی با چاقو و قمه به او حمله می کنند. واقعا چه جانوری چنین می کند؟ چه لزومی یا دلیلی یا علتی دارد که موتور سوار علاوه بر پیچیدن جلوی ماشین به راننده ماشین هم فحش بدهد؟
یا دزدهایی را تصور کنید که هر روزه در فقیر نشین محلات تهران مال افرادی را می ربایند. اگر این آقای دزد کمی هزینه کند با موتور خودش یا با استفاده از اتوبوس به یک محله پولدار نشین برود آیا لذتی را از دست می دهد؟ آیا کمتر می تواند دزدی کند؟ پس چرا حاضر نیست حد اقلی از اخلاق حتی شرورانه را رعایت کند؟
ما ایرانی ها به جایی رسیده ایم که توصیه های اخلاقی عادی برای ما کارساز نیست بلکه باید دنبال اخلاق حد اقلی خاص خودمان باشیم تا شاید صد سال یا دویست سال دیگر نسلهایی بیایند که آن اخلاق عادی به کارشان بیاید و بتوانند به آن عمل کنند.
اصل بنیانی اخلاق حد اقلی از دید من چنین است :
اصل : اگر کاری (هر چند خلاف و گناه) نه لذت چندانی دارد نه منافع مادی چندانی دارد از آن پرهیز کنیم.
معادلش این است که به فرموده حضرت علی دست کم یک پرده بین خودت و خدا باقی بگذار.
شاید هم تا حدی معادل این سخن امام حسین که اگر دین ندارید آزاده باشید.
برخی مصداقهای این نوع اخلاق از نظر من :
آقای دزد اگر می توانی از پولدارهای دزدی کنی از فقرا دزدی نکن. اگر از این را هم نمی توانی دست کم چیزی بدزد که زندگی و آبروی بیچاره ای را برای ابد به باد ندهد. وسیله امرار معاش کسی را ندزد.
آقای دزد اگر قربانی دزدی تو مقاومت نمی کند با قمه تیکه پاره اش نکن. اگر شهوت خشونت داری دست کم پیرمردها و زنها و بچه ها را مستثنی کن !
آقای فاسد شهوتران اگر خلاف می کنی دست کم از همسرت پنهان کن ! اگر نمی توانی پنهانش کنی دست کم ادای شرمنده ها را در بیاور اگر این را هم نمی توانی دست کم همسرت را کتک نزن اگر این هم ازت بر نمی آید دست کم طلاقش را بده برود رد کارش !
آقای فاسد رشوه گیر هر هفته یک روز را بدون رشوه و مفاسد دیگر برای خدا کار کن و در باقی روزها هر غلطی خواستی بکن . اگر نمی توانی دست کم از فقرا کمتر رشوه بگیر ! اگر نمی توانی چنین کنی دست کم منت سرشان نگذار اگر این را هم نمی توانی دست کم ادای مسلمانها را در نیاور تا آبروی دین را نبری.
آقای فاسد شهوتران دست کم برو دنبال کسانی که مثل خودت فاسدند. دختر جوان مردم را از راه به در نبر.چیزی که زیاد است آدم فاسد. بگرد یکی مثل خودت را پیدا کن به خدا کار سختی نیست.
ای معتاد به مواد روانگردان ای دایم الخمر. اگر نمی توانی جلوی مستی ات را بگیری یا اگر نمی توانی شیشه و کراک مصرف نکنی دست کم در این حالت از خانه خارج نشو ! اگر باز هم نمی توانی دست کم پشت فرمان ماشین ننشین.
ای مردم آزار که مردم را مسخره می کنی. مسخره کردن چه لذتی دارد. برای لذت بردن می توانی خلافهای بی دردسر تری بکنی که مستلزم مردم آزاری نیست کافی است کمی آن فکر شیطانی ات را به کار بیندازی.
باور کنید عمل به این توصیه چیزی از لذتهای شیطانی خلاف کارها کم نمی کند و تاثیر چندانی هم بر منافع حرامشان ندارد اما باعث می شود بسیاری از جرایم کاسته شود و زندگی اندکی آسانتر شود. واقعا کسی که نتواند این حداقل را رعایت کند شایسته ذره ای رحمت الهی نیست حتی شایسته خطاب شدن به نام انسان هم نیست.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
یکی از اقوام ما تعریف می کرد زمان جنگ مدتی در یک منطقه جنگی سرباز بوده البته با تعداد زیادی از همشهری هاش. توی اون منطقه برای مدت طولانی آرامش برقرار بوده . این فامیل ما به فرمانده شون پیشنهاد می کنه که بیاین از آرامش استفاده کنیم یک کانال مخفی بزنیم به سمت خاکریز عراقی ها و غافلگیرشون کنیم. فرمانده هم قبول می کنه و هر شب یه عده با بیل و کلنگ یواشکی می رفتند و با سختی چند متری کانال می کندند. بعد از چند هفته ای که تا حدی به عراقی ها نزدیک شده بودند و حدود سه چهارم راه را کانال زده بودند یک روز کله سحر با صدای تیر اندازی عراقی ها از خواب بیدار می شن و می بینند عراقی ها هم یک کانال دیگه زدند و خودشون را رسوندند به خاکریز ایرانی ها . خلاصه بعد از کلی تلفات و دردسر عراقی ها را فراری می دهند. این فامیل ما می گفت من هنوز برام سواله که عراقی ها چطور یک شبه چنین کانالی زدند و ما هم نفهمیدیم !
جواب این سوال را من سالها بعد از یکی از مربی های دوره آموزشیم گرفتم. مربی ما در کلاس تخریب به ما گفت یکی از کاربردهای فیتیله های انفجاری سی چهار اینه که ببندنش به یک چیز موشک مانند و بعد بفرستندش تا یک مسافت طولانی و بعد منفجرش کنند. اینطوری یک کانال به عمق حدودی نیم متر و قطر یک متر به سرعت برق در زمین حفر می شه. روشی که احتمالا عراقی ها ازش استفاده کرده بودند.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
ایران در زمان فتحعلیشاه قاجار و پس از گذتش چند سالی از شکست نخستش در مقابل روسیه تقریبا تمام نیروی موثر جنگی اش را برای نبرد با روسیه بسیج کرد. در این راه فتوای علما و احساسات مردم نیز به کمک آمد به طوری که نیروهای ایرانی از نظر تعداد بیش از نیروهای روس بودند. از نظر فناوری نظامی سخت افزاری یعنی توپ و تفنگ نیز فاصله چندان زیادی با روسها نداشتند اما در عوض از نظر استراتژی های نظامی از روسها سالها عقب تر بودند. همه این نیروها تحت فرماندهی تنها آدم حسابی قاجارها یعنی عباس میرزا به جنگ رفتند اما به سختی شکست خوردند. خود عباس میرزا هم به درستی نمی توانست پس از این همه تلاش دلیل شکست را بیابد. اما به هر حال زور ما به روسها نرسید و آمدند تا تبریز و اگر می خواستند تاتهران هم می توانستند بیایند.800px-Treaty_of_Turkmenchay_by_Moshkov.jpg
وقتی زور به جایی نرسید دستگاه دیپلماسی به کار افتاد و با تدبیر توانست پیمان صلحی منعقد کند که نسبت به وضعیت شکست خورده ایران و عدم توانش در اعمال زور واقعا درخشان بود. نتیجه این صلح این بود که هزاران کیلومتر مربع از کشور به دست ما برگشت و روسها از تبریز به پشت رود ارس رفتند.
خیلی ها امروز این پیمان را خفت بار می دانند اما اگر در نظر بگیرید که از نظر قدرت نظامی ما قدرت مقابله را نداشتیم و روسها هم تا تبریز را فتح کرده بودند و می توانستند به تهران بیایند و برای همیشه ایران را از صحنه روزگار محو کنند آنوقت خواهید دید این جنگ شکستی نظامی بود که مذاکره کنندگان ایران توانستند بخشی از این شکست را جبران کنند. آیا اگر این عهد نامه را امضا نمی کردیم کار دیگری می توانستیم بکنیم؟عهد نامه ترکمانچای یک پیروزی درخشان برای دستگاه دیپلماسی ایران بود.
دیپلماتهای ایرانی کاری کردند که از عهده چند کرور لشگر مسلح و پر شور ایرانی بر نیامد.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
خاکریزهای مثلثی نوعی ویژه ای از خاکریز بودند که عراقی ها به کمک روسها و فرانسوی ها طراحی و پیاده سازی کردند.
شرح این خاکریزها در این آدرس ببینید :
هریک به شکل مثلث بزرگ احداث شده بودند. ضلع پایینی مثلث 2250 متر و دو ساق آن هر یک 1900 متر طول داشتند. در هر مثلث بزرگ ، سه مثلث متوسط در سه زاویه آن تعبیه شده بود و باز درون هر مثلث متوسط، سه مثلث کوچک قرار داشت و در هر مثلث کوچک سه دستگاه تانک مستقر شده بود. بنابراین هر خاکریز مثلثی 27 دستگاه تانک آماده رزم را در خود جای داده بود و براستی مانع غول پیکر و غیرقابل تصرفی می نمود.
این خاکریزها به قدری بزرگند که از طریق نقشه هوایی گوگل در این آدرس به راحتی قابل مشاهده اند.
این روزها که شرارت فرانسوی ها دوباره عود کرده آدم یاد شرارت های قبلی شان می افته! یاد میراژهایی که به عراق دادند حتی یاد خیانتی که پس از پیمان تیلسیت به ایران کردند و ایران را در جنگ با روسیه در زمان فتحعلیشاه تنها گذاشتند. ایرانی که با آنها عهد نامه فین کن اشتاین را تازه امضا کرده بود!
کاش کسی حساب کند این فرانسوی ها تا به حال مسبب ریختن خون چند جوان ایرانی بوده اند.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
در بهارستان جامی آمده است که از کبوتر پرسیدند که چرا تو هر از چند گاهی که تخمهایت جوجه می شوند دو جوجه بیتشر نداری داری اما مرغ جوجه های زیادی دارد و هر بار صاحب چندین جوجه می شود. کبوتر پاسخ داد جوجه ی کبوتر غذایش را از دهان پدر و مادرش می خورد و جوجه مرغ خانگی از هر زباله دانی غذا می خورد. نهایت غذایی که کبوتر برای دو جوجه می تواند تهیه کنند به اندازه دو جوجه بیشتر نیست اما از زباله دانی می شود غذای هزار جوجه مرغ را داد.
خواهی که شوی حلال روزی - همخانه مکن عیال بسیار
دانی که در این سراچه تنگ - حاصل نشود حلال بسیار
روزی حلال کم است و اگر می خواهی مجبور به حرام خواری نشوی باید هزینه هایت کم باشد. این البته مربوط به انسانی است که خوش طینت است و خودش به صورت خودکار حرام خوار نیست.
  • nasser mmn
  • ۰
  • ۰
تعداد پرسشهای عمیق در بین کودکان بسیار بیشتر است از مردم بزرگسال عوام . علتش هم این است که ذهن کودکان هنوز در سیستم آموزشی و اجتماعی له نشده است. برای بسیاری از ما پیش آمده که از پاسخ دادن به پرسش کودکی درمانده ایم.
یکی از این پرسشها که شاید روزی کودکی از شما بپرسد و شما از پاسخ درستش در مانید همین است. طبیعی دقیقا یعنی چی؟
حتما در مزیت خوراکی های طبیعی یا کلا چیزهای طبیعی و گیاهی خیلی چیزها شنیده اید. مثلا اینکه فلان خوراکی خوب است چون طبیعی تر است یا مثلا پفک بد است چون غیر طبیعی است. یا ترجیح داروهای گیاهی به داروهای صنعتی. اما طبیعی دقیقا یعنی چی؟
داروی پنیسیلین از چه تشکیل شده ؟ یک سری کپک خاص ! آیا کپک غیر طبیعی است؟ مسلما نه؟ آیا پنیسیلین از شلغم غیر طبیعی تر است؟ من فکر نمی کنم . مگر اینکه فکر کنیم کپک غیر طبیعی تر از گیاه شلغم است که نیست. آیا تاثیر پنیسلین به فرض غیر طبیعی بودن بهتر از شلغم نیست ؟ مسلما هست . پس چرا باز هم باید دنیال این ایده باشیم که طبیعی یا گیاهی بودن بهتر است؟ آیا تصفیه کردن چیزی یا حرارت دادنش یا سرد کردنش یا حتی ترکیبش با عنصر طبیعی دیگر باعث می شود که آن چیز غیر طبیعی بشود؟
چیپس ! سیب زمینی که در روغن سرخ شده است. کاری که خیلی وقتها در آشپزخانه ما هم انجام می شود پس چرا برخی آنرا غیر طبیعی می دانند؟ شاید بگویید به خاطر افزودنی ها و نگهدارنده ها. خب نگهدارنده ها مگر چی هستند؟ یک سری مواد که از همین طبیعت گرفته شده اند و به روشهای طبیعی ساخته شده اند . مگر اینکه کلا مواد شیمیایی را غیر طبیعی بدانیم که آنوقت مجبوریم کوهها و معدنها و دریاها را هم غیر طبیعی بدانیم . واقعیت این است که بسیاری از کسانی که طرفدار ایده طبیعی بودن هستند اصلا تعریف درستی از طبیعی ندارند. (من منکر مضرات چیپس نیستم اما آیا مضرات چیپس به خاطر غیر طبیعی بودنش است؟)
یکی از اقوام ما همیشه تاکید دارد چایش را به جای شکر با عسل شیرین کند و بخورد و معتقد است عسل چون طبیعی تر است بهتر است. در برتری عسل حرفی نیست اما مگر شکر غیر طبیعی است؟ اگر نیشکر را ببریم و ماده شیرینش را تصفیه کنیم دیگر طبیعی نیست؟ اگر چنین است چای دم کشیده و شلغم پخته و آب تصفیه شده هم غیز طبیعی اند.
ما غذاهایمان را تمیز می کنیم و می پزیم و می خوریم پس چطور غذای شسته شده و پخته را طبیعی می دانیم؟ اگر واقعا دنبال جیزهای طبیعی باشیم باید خام خواری کنیم آن هم خام خواری بدون شستن و بدون ضد عفونی کردن .
واقعیت اینه که این ایده که طبیعی بودن یعنی بهتر بودن در اکثر مواقع قابل دفاع نیست. منظورم دشمنی با طبیعت نیست اما می گویم این ایده باید بسیار اصلاح و پالایش شود یا اصلا در حالت کلی کنار گذاشته شود و الا به جایی نخواهد رسید و نتیجه ای جز توسعه یک شعار عوامانه یا پر کردن جیب شیادها نخواهد داشت (نگاه کنید به رشد و توسعه عطاری ها و پزشکی های گیاهی ) .
بچه انسان موجودی است که نمی تواند به صورت طبیعی و در طبیعت زنده بماند (بر خلاف جانوران دیگر) . انسان موجودی است که برای زندگی مجبور است در طبیعت دخل و تصرف کند. اصلا علم پزشکی علم دخالت در کار طبیعت و مبارزه با طبیعت است. علم اخلاق نیز علم مبارزه با برخی امور طبیعی است.( مگر خشم و شهوت طبیعی نیستند؟ اما اخلاق حکم می کند که در خیلی از موارد از اعمال این غرایز خود داری کنیم)
طبیعی این است که میکرب سل یا کزاز انسان را بکشد اما ما بر خلاف طبیعت جلویش را می گیریم. طبیعی این است که کسی که بدنش انسولین تولید نمی کند بمیرد. طبیعی این است که انسانی که قدرت بیشتری دارد به انسانهای ضعیف تر زور بگوید. طبیعی این است که برخی از مردم از تشنگی و گرسنگی و توفان و سونامی بمیرند چون همه اینها عوامل طبیعی هستند.طبیعی است که انسان خشمگین دشمنش را بدرد و نابود کند اما این طبیعی ها اصلا چیزهای خوب و درست و مطلوبی نیستند.اساسا انسان موجودی طبیعی به معنی کاملش نیست.
انسان از همان زمانهای ابتدایی حیاتش در طبیعت دخل و تصرف می کرد برای اینکه بماند. حواس و قدرت فیزیکی انسان در حد حیوانات درنده نیست بنا بر این باید برای خود لباس و ابزار و پناهگاه بسازد و اینها همه یعنی تصرف در طبیعت و گاهی نابودی بخشی از آن.
اما اگر انسان را موجودی طبیعی در نظر بگیریم آن وقت مجبوریم تمام دخالتهایش در طبیعت را نیز طبیعی در نظر بگیریم. یک موجودی که کاملا طبیعی است پس هر کاری هم می کند طبیعی است!
.مساله این است که طبیعی معادل خوب یا درست یا مفید نیست مگر اینکه شما فقط چیزهای خوب طبیعت را انتخاب کنید مثل گل و بلبل و ... و توفان و زلزله و میکروب و ویروس و کوه و دریا و گسل را غیر طبیعی بدانید.
توضیح نهایی : خلاصه حرف من این است که درست است که محیط زیست را نباید خراب کرد. درست است که هوای خوب و تمیز و درخت و گل و بلبل خوبند اما هر چه طبیعی است معلوم نیست حتما خوب باشد. هرچه باشد همه میکروبها و ویروسها و زلزله ها و سونامی ها هم طبیعی اند.
  • nasser mmn