مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰
یکی از اقوام ما تعریف می کرد زمان جنگ مدتی در یک منطقه جنگی سرباز بوده البته با تعداد زیادی از همشهری هاش. توی اون منطقه برای مدت طولانی آرامش برقرار بوده . این فامیل ما به فرمانده شون پیشنهاد می کنه که بیاین از آرامش استفاده کنیم یک کانال مخفی بزنیم به سمت خاکریز عراقی ها و غافلگیرشون کنیم. فرمانده هم قبول می کنه و هر شب یه عده با بیل و کلنگ یواشکی می رفتند و با سختی چند متری کانال می کندند. بعد از چند هفته ای که تا حدی به عراقی ها نزدیک شده بودند و حدود سه چهارم راه را کانال زده بودند یک روز کله سحر با صدای تیر اندازی عراقی ها از خواب بیدار می شن و می بینند عراقی ها هم یک کانال دیگه زدند و خودشون را رسوندند به خاکریز ایرانی ها . خلاصه بعد از کلی تلفات و دردسر عراقی ها را فراری می دهند. این فامیل ما می گفت من هنوز برام سواله که عراقی ها چطور یک شبه چنین کانالی زدند و ما هم نفهمیدیم !
جواب این سوال را من سالها بعد از یکی از مربی های دوره آموزشیم گرفتم. مربی ما در کلاس تخریب به ما گفت یکی از کاربردهای فیتیله های انفجاری سی چهار اینه که ببندنش به یک چیز موشک مانند و بعد بفرستندش تا یک مسافت طولانی و بعد منفجرش کنند. اینطوری یک کانال به عمق حدودی نیم متر و قطر یک متر به سرعت برق در زمین حفر می شه. روشی که احتمالا عراقی ها ازش استفاده کرده بودند.
  • ۹۲/۰۹/۰۸
  • nasser mmn