
در قرآن می خوانیم که ابراهیم ع در خواب دید که فرزندش را قربانی می کند. چنین اندیشید که باید چنین کند. رویایش را برای فرزندش گفت و فرزند به گمان پدر پی برد و از وی خواست آنچه را که می اندیشد عملی کند و وی تسلیم است. ابراهیم وی را به قربانگاه برد و از طرف خدا پیام آمد که تو رویایت را تصدیق کردی. این آزمون بزرگی بود.ما قربانی بزرگی را فدای فرزندت کردیم.(سوره صافات آیات ۱۰۲ تا ۱۱۱)
در این جا چند نکته جالب وجود دارد. نخست اینکه ابراهیم تنها گمان کرد که باید فرزندش را قربانی خدا کند. خدا نیز نفرمود تو فرمان ما را اطاعت کردی بلکه فرمود این مطلب آزمون بزرگی بود و تو
رویایت را محقق نمودی ! البته ابراهیم ع اخلاص خود را نشان داد و پاداش این اخلاص و ایمان راستین را گرفت اما آیا واقعا فرمان خدا قربانی کردن فرزندش بود؟ آیا خدا فرمان خلاف اخلاق هم صادر می کند؟ آیا به صرف دیدن یک خواب می توان اعمال خلاف اخلاق انجام داد؟ آیا ابراهیم در تشخیص منظور آن رویا درست عمل کرد؟ آیا فرستادن قربانی از طرف خدا برای جلوگیری از خطای ابراهیم ع نبود؟ من خود پاسخ این پرسشها را به درستی نمی دانم و هنوز در پی پاسخم. شمایی که این پرسشها را می خوانی آیا پاسخی داری؟