مرقومات

مرقومات من

مرقومات

مرقومات من

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

ما مردم نادانی هستیم

ما اهالی خاور میانه با نادانی برای خود مشکلات اجتماعی ایجاد می کنیم. مدتی می گذرد تا مشکل را حس کنیم. بعد کمی غر غر می کنیم ولی قادر به تشخیص دقیق دلیل مشکل نیستیم پس کم کم به مشکل عادت می کنیم . پس از مدتی یقین می کنیم آن مشکل جزیی از سرنوشت محتوم ماست وپس از آن به این نتیجه می رسیم که در واقع مشکلی وجود ندارد و نظام دنیا چنین است. در این مرحله چشممان را به روی مشکل می بندیم و به خواب می رویم اما پس از مدتی این مشکل مشکلات دیگری تولید می کند و مانند سرطان پیشرفته نظام اجتماعی را از کار می اندازد. در این مرحله برخی که خوایشان سبک تر است کمی چشمانشان را باز می کنند و می بینند که همین مشکل سالها قبل در کشورهای پیشرفته حل شده است اما دیگر خیلی دیر شده. مردم حتی حاضر نیستند بپذیرند که دچار مشکلند. افرادی که کمی هوشیارتر شده اند سعی می کنند به مردم بفهمانند که دچار مشکلند اما اینکار زمان زیادی می برد. در برخی از موارد مردم پس از سالها متوجه مشکل می شوند اما معمولا خیلی دیر و در این مرحله هم تلاش برای قانع کردن مردم برای استفاده از راه حلهای آزمایش شده در دیگر کشورها معمولا ره به جایی نمی برد..
مثل این رفتار ما ایرانی ها مثل کسی است که دچار یک بیماری مزمن مثل دیابت است که البته بیماری وخیم و کشنده ای نیست. اما بیمار ابتدا در اثر عوارض بیماری نارحت می شود ولی از مداوا سر باز می زند.در مرحله بعد به بیماری اش خو می گیرد و می پذیرد که این سرنوشت وی است چرا که تا خدا نخواهد کسی بیمار نمی شود. بعد از مدتی بیماری پیشرفت می کند و بیمار بی توجه به درمان حتی رژیم غذایی اش را اصلاح نمی کند تا اینکه برخی اندامهای حیاتی وی از کار می افتد در این مرحله دیگر زندگی وی مختل می شود و بیمار به درمان با داروهای گیاهی و نسخه های بومی روی آورد اما دیگر حتی برای درمان درست هم دیر شده است.
نمونه های این نوع برخورد با مشکل در اطراف ما ایرانی ها بسیار زیاد است و البته هر یک در مرحله از مراحل گفته شده.
مشکلاتی که این قدر قدیمی هستند که به عنوان جزیی از تاریخ ما تلقی می شوند و دیگر کسی حرفی از آنها به میان نمی آورد : تناقضات در روابط خانوادگی ما ایرانی ها با دنیای مدرن - مشکل رشوه - طولانی شدن دادرسی ها - مشکل بی انگیزگی مردم در انجام کار
مشکلاتی که سالها بعد متوجه اش می شویم : مشکل بی سوادی عمومی به معنای نوین آن و اینکه در دنیای فعلی فردی که آشنایی درستی با ابزارهای مربوط به فناوری اطلاعات و به ویژه اینترنت ندارد عملا بی سواد است.فردی که امروز نمی تواند ایمیلش را چک کند با فردی که دیروز نمی توانست نامه بخواند فرق چندانی ندارد و هردو در انزوا قرار می گیرند.مشکل عدم وجود زیرساختهای تجارت الکترونیک در ایران (پهنای باند ارزان - امضای الکترونیک - بانکداری پر سرعت الکترونیکی و تغییر در پروسه های اداری) . مشکل عدم توانایی ایرانی ها در ارتباط با مردم دیگر کشورها و بی خبری آنها از اوضاع اجتماعی کشورهای دیگر و حتی همسایه ها . مشکل عدم اطلاع روشنفکران و دانشمندان ما از آنچه در کشورهای همسایه ما می گذرد. مشکل آلودگی محیط زیست (برای اینکه اطمینان پیدا کنید که ما هنوز درک درستی از آلودگی محیط زیست نداریم به اخباری توجه کنید که هر خودروی برقی را خودروی پاک می دانند غافل از اینکه برقی که باطری ماشین را شارژ کرده از انرژی فسیلی حاصل شده و آلودگی پیش از روشن شدن خودرو تولید و در هوا پخش شده است )و بسیاری مشکلاتی که من هم هنوز نمی دانم.
مشکلاتی که در مرحله غر غر هستند : مشکل کمبود جای پارک خودرو - مشکل بی اخلاقی در بین فوتبالیستها و هنرمندان و ...
مشکلاتی که در مرحله پذیرش به عنوان وضعیت طبیعی هستند : مشکل بی اخلاقی عمومی نوجوانها و عدم توانایی تربیت نسل بعدی توسط والدین - مشکل نبود فرهنگ رانندگی - مشکل عدم توجه مردم به مطالعه و رواج فرهنگ سطحی نگری
مشکلاتی که در مرحله وخیمی هستند و می رود که جامعه را از هم بپاشند : مشکل دروغگویی عمومی مردم که منجر به بی اعتمادی وسختی داد و ستد های مالی شده - مشکل بی کاری - مشکل مسکن - مشکل توزیع گسترده مدارک بی مصرف و رواج خرید و فروش پایان نامه - مشکل اعتیاد - مشکل افزایش سن ازدواج
  • ۹۰/۰۱/۳۰
  • nasser mmn

ایرانی

ایران